تا کور شود هر آنکه نتواند دید امید شفا برمن بیمار رسید هر طعنه و نیشخند و هر زخم زبان دارید اگر، بیش کنیدش تمدید دیگر ندهد دلم محل بر یاوه برعوعو سگ یا که به افکار پلید من یافتم آرزوی خود را در خوا
Fabian Karbalai
Fabian Karbalai
perdu
Ses blogs
Articles :
321
Depuis :
11/11/2008
Categorie :
Mode, Art & Design
Articles à découvrir
یکی آمد یکی رفت ، یکی ماند و خدا شد یکی چون من خطا کرد بغربت مبتلا شد اگر نوشم می ناب زِ روی احتیاج است چو دلدار قدیمی ، زمانه بی وفا شد سرم منٌت گذارد چو گوید دوست دارد چو گفتم منٌت ازماست زمن ناگه
ایکه چون با من بسازی عشق می آید برون ور نسازی یا بسوزی غم برآید از درون هرچه میخواهی مهییا میکنم اما بدان گر نیائی یا نباشی جمله گردد واژگون بهتر از این باش با من تا شوم من بهترین یار تو غمخوار تو
نرم نرمک شاد و خندان آمده آن گل رعنا به میدان آمده معجز مهر و محبت را ببین دلبر از صحرای ایران آمده با خودش سوغات عشق آورده او از برای عهد و پیمان آمده تا نگهدارم مر اورا تا ابد این عزیزم با دل و جا
شک مکن چون ما هم احساسیم و همیاریم ما غم مخور تا من نسوزم دل به دل داریم ما میشمارم لحظه ها را ، خاطرت از من پُر است ما بهم پیوسته میمانیم تا وقتیکه بیداریم ما بین ما صحرا و کوه و جنگل و دریا و دشت س
عشق من و تو مدام و نافرجام است دوریم و میان ما فقط یک گام است هر بار که خواهیم بهم دست دهیم از شدت شوق لرزه بر اندام است مارا گذری بسوی هم ممکن نیست هرگز هوسی مکن چنین کاین خام است هر بار که ما بسوی
یک روز نه چندان دور برخیزم از این بستر بهبود شود حاصل این بد نشود بد تر امید به دل دارم وابسته به دلدارم هر چند که بیمارم بندم گره محکمتر این شوق و شکیبائی دارد غم زیبائی اشک است که حالم را همواره
سرنوشتیست عجیب ، آنچه نوشتند مرا خود کمک کردم و آنها همه کُشتند مرا هر خلافی که در آن لذت یک آنی بود همه کردم که همه جمله به پُشتند مرا حال هنگام جواب آمده و وقت حساب بر سر وسینه ی من ضربه چو مُشتن